سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چادر دیروز و امروز
نویسنده : حسن
دوشنبه 92/12/19
نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

چادری خاک شده روزی بدست دشمنان. 

چادری تنها شده امروز به مکـــــر دشمنان.

چادر خاکیِ دیروز و غم تنها شدن امـروز

غصه ات هرگز نباشد خاک چادر خاک کرده دشمنان.



:: برچسب‌ها: شعر
سجده خاک
نویسنده : حسن
دوشنبه 92/9/25
نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

کوچه ای کوچه تنگ یاد نبر

چادر خاکی مادر چه خبر

خاک تو چادر مادر را دید

سجده کرد و چادرش محراب دید

تا به محراب رفت خاک از حال رفت

تا ابد تنها فقط یک سجده رفت

بوسه ای بر چادر امّ ابیها کرده خاک

دشمنانش تا ابد گمراه باشند هم زیر خاک

چادر خاکی نشان ما شده

پاکبازی رسم و نام ما شده...



:: برچسب‌ها: شعر
دریا زهرا
نویسنده : حسن
سه شنبه 91/9/21
نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

شعر از : حسان

دنیاست چو قطره اى و، دریا، زهرا
کى فرصت جلوه دارد اینجا، زهرا
قدرش بود امروز نهان چون دیروز
هنگامه کند و لیک فردا، زهرا
خالق چو کتاب خلقت انشا فرمود
عالم جو الفبا شد و معنى ، زهرا
((احمد)) که خدا گفت به مدحش : لولاک
کى میشدى آفریده ، لولا، زهرا
((طاها)) و ((على )) دو پیکران دریایند
و آن برزخ مابین دو دریا، زهرا
او سر خدا و لیلة القدر نبى است
خیر دو سرا، درخت طوبى ، زهرا
بر تخت جلال ، از همه والاتر
بر مسند افتخار، یکتا، زهرا
در ((آل کسا)) محور شخصیتهاست
مابین ((آب )) و ((بعل )) و ((بنیها)) زهرا
سر سلسله نسل پیمبر کوثر
سرچشمه نور چشم طاها، زهرا
تنها نه همین مادر سبطین است او
فرمود نبى : ((ام ابیها))زهرا
آن پایه که دیروز پیمبر بنهاد
امروز نگهداشته برپا، زهرا
از ((احمد)) و ((مرتضى )) چه باقى ماند
از مجمعشان ، شود چو منها، زهرا
حرمت بنگر که در صفوف محشر
یک زن نبود سواره الا زهرا
هنگام شفاعت چو رسد روز جزا
کافى است براى شیعه ، تنها، زهرا
حیف است (حسانا) که در آتش بسوزد
آن شیعه که ورد اوست : زهرا، زهرا


:: برچسب‌ها: شعر
شعر برای ام ابیها
نویسنده : حسن
یکشنبه 91/9/19
نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

الزهراء امّ ابیها
شعرى از حسان شاعر معاصر

منم که عصمت اللّه و، به ساق عرش زیورم
حبیبه خدامنم ، حباب نور داورم
رضاى من رضاى او، ولاى من ولاى او
که من ولیة اللّه و، زهر بدى مطهرم
على است نفس احمد و حقیقت محمدى
منم که بضعة النبى و، با على برابرم
به تخت اقتدارشان ، نشسته ام کنارشان
به تاج افتخارشان ، یگانه است گوهرم
بجز محمد و على ، که نور ما بود یکى
ز انبیاء و اولیاء، خدا نموده برترم
نبى چو گفت بر ملا: اگر نبود مرتضى
ز اولین و آخرین ، هر کسى نبود همسرم
على ، شهاب ثاقب و منم فروغ زُهر وى
با اوج عصمت و حیا، به هر زمان منورم
نهال عشق ایزدى ، بهار حسن سرمدى
شکوفه محمدى ، عطاى رب و کوثرم
حسین با حسن مرا، دو گوشوار زینتند
على است طوق گردنم ، محمد است افسرم
محمد و على و من ، چو اصل و ام خلقتیم
منم که باب خویش را، درین مقام مادرم
فدک چه جلوه اى کند، به پیشگاه دولتم
که مالکیت جنان ، به کف بود چو حیدرم
علیه غاصب فدک ، از آن قیام کرده ام
که راه پر جهاد حق ، نشان دهم به دخترم
(حسان ) بود مودت رسول و آل مصطفى
امید برزخ من و، پناه روز محشرم


:: برچسب‌ها: شعر


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو مطالب