سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خواب دیدن قبل از شهادت
نویسنده : حسن
چهارشنبه 93/1/13
نظرات

خواب دیدن حضرت زهرا(سلام الله) قبل از شهادت

از آن بانوى پهلو شکسته نقل کرده‌‏اند که در روزهاى آخر عمر خواب دیدم پدرم را و به او از دست امت شکایت کردم آن حضرت به من فرمود: انک قادمة على عن قریب (1) تو به زودى به سوى من می‌آیى.

به گزارش سرویس فرهنگی باشگاه خبرنگاران؛ از آن بانوى پهلو شکسته نقل کرده‌‏اند که در روزهاى آخر عمر خواب دیدم پدرم را و به او از دست امت شکایت کردم آن حضرت به من فرمود: انک قادمة على عن قریب (1) تو به زودى به سوى من می‌آیى.

بار دیگر خواب می‌‏بیند ملائکه بسیارى به زمین فرود می‌‏آیند و دو فرشته جلیل‏‌القدر پیشاپیش آنها است که او را به آسمانها بردند و قصرهاى عالیه بهشتى را به او نشان دادند و باغها و بستانهاى فردوس اعلا را به او نمودند... می‌‏پرسد که این کاخ‏هاى عالى از آن کیست؟
 
می‌گویند: اینجا فردوس اعلا است که آخرین درجه بهشت است و این همان نهر کوثر است که متعلق به شما است. آن سیده بزرگوار می‌‏پرسد: این ابى؟ پدرم کجا است؟ گفتند: هم‏ اکنون وارد می‌شود و همان لحظه می‌‏فرماید که پدرم وارد شد و مرا در آغوش گرفت و پیشانى مرا بوسید و فرمود: فرزند دلبندم دیدى آنچه خدا وعده فرموده بود؟ این همان وعده الهى است این کاخ منزل تو و شوهرت و فرزندان شما است و این جایگاه متعلق به دوستان شما است از خواب بیدار شد و رؤیاى شیرین خود را به حضرت امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام نقل کرد، مولاى متقیان علیه‏‌السلام دانست که به زودى همسرش از دستش خواهد رفت و به بهشت اعلا منتقل خواهد شد. پس از دیدن این خواب بود که مکرر این دعا را می‌خواند:
 
یا حى یا قیوم برحمتک استغیث فاغثنى اللهم زحزحنى عن النار و ادخلنى الجنة والحقنى بابى محمد صلى الله علیه و آله. (2)
  
اى خداوند زنده و پاینده به رحمت تو پناه می‌‏برم پس به فریادم برس بار خدایا مرا از آتش جهنم دور گردان و به بهشت وارد کن و مرا به پدرم حضرت محمد صلى الله علیه و آله ملحق گردان.

وقتى در همان حال حضرت على علیه‏‌السلام به بالینش آمد و به وى فرمود عافاک الله و ابقاک. اى دختر پیامبر خداوند تعالى تو را به سلامت و باقى نگه دارد. گفت یا اباالحسن به زودى پدرم را ملاقات نموده و به او ملحق می‌شوم.
 
دستور ساختن تابوت
 
روایت شده: فاطمه (س) به اسماء بنت عُمَیْس فرمود: من ناپسند می‌دانم آنچه را که با آن جنازه‏‌ى زنان را حمل می‌‏کنند (3) که پارچه‏‌اى روى جنازه‏‌ى آنها می‌اندازند و جسم آنها از زیر پارچه پیدا است، و هر کس آن را دید تشخیص می‌دهد که مرد است یا زن، من ضعیف شده‏‌ام و گوشت بدنم گداخته شده، آیا چیزى نمی‌‏سازى که مرا بپوشاند.

اسماء گفت: آن زمان که در حبشه بودم (4) مردم حبشه براى حمل جنازه چیزى را که پوشاننده بدن بود ساخته بودند، اگر می‌خواهى مثل آن را بسازم.

فاطمه (س) فرمود: آن را بساز.

اسماء تختى طلبید و آن را به رو انداخت، سپس چند چوب از شاخه‏‌ى خرما طلبید و آن را بر پایه‏‌هاى آن تخت، استوار کرد و سپس پارچه‏‌اى روى آن کشید (شبیه عِمارى درآمد) و به فاطمه (س) عرض کرد: تابوتهاى مردم حبشه، این گونه است.

فاطمه (س) آنرا پسندید و به اسماء فرمود: خدا تو را از آتش دوزخ محفوظ بدارد، مانند این تابوت براى من بسازد و مرا با آن بپوشان.

و نقل شده وقتى که حضرت زهرا (س) آن تابوت را دید خندید، با توجه به اینکه بعد از رحلت رسول خدا (ص) هیچگاه تبسّم (لبخند) نکرده بود و فرمود: این تابوت، چقدر زیبا و نیکو است که مانع مشخص شدن زن و مرد می‌‏شود! (5)

پی نوشتها
 
1ـ الصدیقة للعلامة المقرم/ 105
2ـ دلایل الامامه طبرى 46
3ـ گویا تابوت آن زمان همانند نردبانى بدون دیوار بوده، و جنازه را روى آن مى‏گذاشتند، و جنازه مشخّص مى‏شد.
4ـ اسماء همسر جعفر طیّار بود، و حدود پانزده سال همراه جعفر در حبشه به سر برد و بعد از شهادت جعفر، همسر ابوبکر شد، محمد بن ابوبکر پسر او است (مترجم).
5ـ کشف‏الغمّه ج 2 ص 67 به نقل از ابن‏عبّاس.


منبع: سایت شهید آوینی

باشگاه خبرنگاران



:: برچسب‌ها: شناخت حضرت فاطمه
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو مطالب