سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چادر نورانی و 80 یهودی
نویسنده : حسن
شنبه 93/2/13
نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

چادر نورانى ومسلمان شدن هشتاد یهودى
ابن شهر آشوب وقطب راوندى روایت کرده اند که روزى حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام مـحـتـاج بـه قرض شد وچادر حضرت فاطمه علیهاالسّلام را به نزد مرد یهودى که نامش زیـد بود رهن گذاشت وآن چادر از پشم بود وقدرى از جوبه قرض ‍ گرفت . پس یهودى آن چـادر را بـه خـانـه بـرد ودر حجره گذاشت ، چون شب شد زن یهودى به آن حجره درآمد نـورى از آن چـادر ساطع دید که تمام حجره را روشن کرده بود چون زن آن حالت غریب را مـشـاهـده کـرد بـه نـزد شـوهـر خـود رفـت وآنـچـه دیـده بـود نـقـل کـرد، پـس یـهـودى از اسـتـمـاع آن حـالت در تـعـجب شد وفراموش کرده بود که چادر حـضـرت فـاطـمـه عـلیـهـاالسـّلام در آن خـانـه اسـت بـه سـرعـت شـتـافـت وداخل آن حجره شد که دید شعاع چادر آن خورشید فلک عِصْمت است که مانند بَدْر مُنیر خانه را روشـن کـرده اسـت ، یـهودى از مشاهده این حالت تعجبش زیاده شد پس ‍ یهودى وزنش به خانه خویشان خود دویدند وهشتاد نفر از ایشان را حاضر گردانیدند واز برکت شعاع چادر فاطمه علیهاالسّلام همگى به نور اسلام منوّر گردیدند.
در (قُرْب الاسناد) به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر علیه السّلام روایت کرده است کـه حـضـرت رسـالت صـلى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم مقرر فرمود که هرچه خدمت بیرون در بـاشـد از آب وهـیزم وامثال اینها حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام به جا آورد وهرچه خدمت انـدرون خـانـه بـاشـد از آسـیـا کـردن ونـان وطـعـام پـخـتـن وجـاروب کـردن وامثال اینها با حضرت فاطمه علیهاالسّلام باشد.(14)
وابـن بـابـویـه بـه سـنـد مـعـتبر از حضرت امام حسن علیه السّلام روایت کرده است که آن حـضـرت فـرمـود کـه در شـب جـمـعـه مـادرم فـاطـمـه عـلیـهـاالسـّلام در مـحراب خود ایستاده ومشغول بندگى حق تعالى گردید وپیوسته در رکوع وسجود وقیام ودعا بود وتا صبح طـالع شـد شنیدم که پیوسته دعا مى کرد از براى مؤ منین ومؤ منات وایشان را نام مى برد ودعا براى ایشان بسیار مى کرد واز براى خود دعائى نمى کرد، پس گفتم : اى مادر! چرا از بـراى خـود دعـا نـکـردى چـنـانکه از براى دیگران کردى ؟ فرمود: یا بُنَىَّ! الْجارُ ثُمَّ الدّار؛ اى پسرجان من ! اوّل همسایه را باید رسید وآخر خود را.
ثـَعـْلَبـى از حـضـرت صـادق عـلیـه السـّلام روایـت کـرده اسـت کـه روزى حـضـرت رسـول صـلى اللّه علیه وآله وسلّم به خانه فاطمه علیهاالسّلام درآمد فاطمه را دید که جامه پوشیده از جُلهاى شتر وبه دستهاى خود آسیا مى گردانید ودر آن حالت فرزند خود را شیر مى داد، چون حضرت اورا بر آن حالت مشاهده کرد آب از دیده هاى مبارکش ‍ روان شد وفـرمـود: اى دخـتـر گـرامـى ! تـلخـیـهاى دنیا را امروز بچش براى حلاوتهاى آخرت . پس فاطمه علیهاالسّلام گفت : یا رسول اللّه ! حمد مى کنم خدا را بر نعمتهاى اووشکر مى کنم خدا را بر کرامتهاى او؛ پس حق تعالى این آیه را فرستاد:
(وَلَسـَوْفَ یـُعـْطیکَ ربُّکَ فَتَرْضى )؛(16)یعنى حق تعالى در قیامت آن قدر به تو خواهد داد که راضى شوى .
واز حـَسـَن بَصْرى نقل شده که مى گفت : حضرت فاطمه علیهاالسّلام عابدترین امت بود ودر عـبـادت حـق تـعـالى آن قـدر بـر پـا مـى ایـسـتـاد کـه پـاهـاى مـبـارکـش ورم مـى کـرد.(18) ووقـتى پیغمبر خدا صلى اللّه علیه وآله وسلّم به اوفرمود چه چیز بـهـتر است از براى زن ؟ فاطمه علیهاالسّلام گفت : آنکه نبیند مردى را ونبیند مردى اورا؛ پـس حـضـرت نـور دیـده خـود را بـه سـیـنـه چـسـبـانـیـد وفـرمـود: (ذُرِّیَّةً بـَعـْضـُه ا مـِنـْ بَعْضٍ)
واز (حـلیه ابونُعَیْم ) روایت شده که حضرت فاطمه علیهاالسّلام آن قدر آسیا گردانید که دستهاى مبارکش آبله پیدا کرد واز اثر آسیا دستهاى مبارکش پینه کرد.
وشـیـخ کـلیـنى از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمود در روى زمین گیاهى اشـرف وپـرمـنـفعت تر از (خرفه ) نیست واوسبزى فاطمه علیهاالسّلام است پس فرمود: خدا لعنت کند بنى اُمیه را که نامیدند خرفه را به بَقْلَة الحُمَقاء به جهت بغض وعداوتى که با ما وفاطمه داشتند.

منبع: منتهی الآمال



:: برچسب‌ها: شناخت حضرت فاطمه
سخن گهربار از انسیه الحوراء 1
نویسنده : حسن
یکشنبه 93/1/31
نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

اى‌ اباالحسن‌ ، من‌ از پروردگار خود حیا مى‌کنم‌ که‌ چیزى‌ را که‌ تو بر آن‌ توان‌ و قدرت‌ ندارى‌ ، درخواست‌ نمایم‌ .


1. در یکى‌ از روزها ، صبحگاهان‌ امام‌ على‌ (ع‌) فرمود : فاطمه‌ جان‌ آیا غذایى‌ دارى‌ تا از گرسنگى‌ بیرون‌ آیم‌ ؟ پاسخ‌ دادند : نه‌ ، به‌ خدایى‌ که‌ پدرم‌ را به‌ نبوت‌ و شما را  به‌ امامت‌ برگزید سوگند ، دو روز است‌ که‌ در منزل‌ غذاى‌ کافى‌ نداریم‌ و در این‌ مدت‌ شما را بر خود و فرزندانم‌ در طعام‌ ترجیح‌ دادم‌ . 


امام‌ (ع‌) با تأسف‌ فرمودند : فاطمه‌ جان‌ چرا به‌ من‌ اطلاع‌ ندادى‌ تا به‌ دنبال‌ تهیه‌ غذا بروم‌ ؟ حضرت‌ زهرا (ع‌) فرمودند : اى‌ اباالحسن‌ ، من‌ از پروردگار خود حیا مى‌کنم‌  که‌ چیزى‌ را که‌ تو بر آن‌ توان‌ و قدرت‌ ندارى‌ ، درخواست‌ نمایم‌ .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 59)

 
2. کسى‌ که‌ عبادتهاى‌ خالصانه‌ خود را به‌ سوى‌ خدا فرستد ، پروردگار بزرگ‌ بهترین‌ مصلحت‌ او را به‌ سویش‌ فرو خواهد فرستاد .
(بحار الانوار ، ج‌ 70 ، ص‌ 249)

 
3. پاداش‌ خوشرویى‌ در برابر مؤمن‌ بهشت‌ است‌ ، و خوشرویى‌ با دشمن‌ ستیزه‌ جو ، انسان را از عذاب‌ آتش‌ باز مى‌دارد .
(بحار الانوار ، ج‌ 75 ، ص‌ 401)

 
4. حضرت‌ فاطمه‌ سلام‌ الله‌ علیها به‌ پدر گرامى‌شان‌ عرض‌ کردند : اى‌ رسول‌ خدا زنان قریش‌ به‌ منزل‌ من‌ وارد شدند و گفتند : پیامبر تو را همسر کسى‌ قرار داد که‌  سرمایه‌اى‌ ندارد . رسول‌ اکرم‌ صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ در جواب‌ فرمودند : قسم‌ به‌ خدا دخترم‌ ، در خیرخواهى‌ تو کوتاهى‌ نکرده‌ام‌ که‌ تو را به‌ اولین‌ مسلمان‌ و عالمترین‌ و  بردبارترین‌ اشخاص‌ تزویج‌ نموده‌ام‌ .
دخترم‌ ، همانا خداى‌ عزوجل‌ نگاهى‌ به‌ زمین‌ افکند و از اهل‌ آن‌ دو نفر را برگزید ، که‌ یکى‌ از آن‌ دو را پدرت‌ و دیگرى‌ را شوهرت‌ قرار داد .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 133)
 
5. ما اهل‌ بیت‌ رسول‌ خدا ، وسیله‌ ارتباط خدا با مخلوقات‌ و برگزیدگان‌ خداییم‌ ، ماجایگاه‌ پاک‌ خدا و دلیلهاى‌ روشن‌ او و وارثان‌ پیامبران‌ الهى‌ مى‌باشیم‌ .
(شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ لابن‌ ابی‌ الحدید ، ج‌ 16 ، ص‌ 211)

 
6. خداوند اطاعت‌ و پیروى‌ از ما اهل‌ بیت‌ (ع‌) را سبب‌ برقرارى‌ نظم‌ اجتماعى‌ در امت‌ اسلامى‌ ، و امامت‌ و رهبرى‌ ما را عامل‌ وحدت‌ و در امان‌ ماندن‌ از تفرقه‌ها قرار داده‌ است‌ .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ : انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 258)

 
7  پیامبر (ص‌) و على‌ (ع‌) دو پدر امت‌ اسلام‌ مى‌باشند ، که‌ اگر مردم‌ از آنان‌ پیروى کنند ، کجى‌ها و انحرافاتشان‌ را اصلاح‌ نموده‌ و آنها را از عذاب‌ جاویدان‌ نجات‌
مى‌دهند ، و اگر همراه‌ و یاورشان‌ باشند نعمتهاى‌ همیشگى‌ خداوندى‌ را ارزانیشان‌ مى‌دارند .
(بحار الانوار ، ج‌ 23 ، ص‌ 259)

 
8. از حضرت‌ فاطمه‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) روایت‌ شده‌ که‌ رسول‌ خدا فرمودند : امام همچون‌ کعبه‌ است‌ که‌ باید به‌ سویش‌ روند ، نه‌ آنکه‌ ( منتظر باشند تا ) او به‌ سوى‌ آنها بیاید .
(بحار الانوار ، ج‌ 36 ، ص‌ 353)

 
9. همانا خوشبت‌ حقیقى‌ کسى‌ است‌ که‌ على‌ ( علیه‌ السلام‌ ) را دوست‌ بدارد .
(مجمع‌ الزوائد علامه‌ هیثمى‌ ، ج‌ 9 ، ص‌ 132)

 
10. کسى‌ که‌ پس‌ از خوردن‌ غذا ، با دستى‌ آلوده‌ و چرب‌ بخوابد ، هیچ‌ کس‌ جز خودش‌ را سرزنش‌ ننماید .
(کنز العمال‌ ، ج‌ 15 ، ص‌ 242 ، ح‌ 40759)

 
11. اما حقانیت‌ من‌ در مالکیت‌ فدک‌ ، همانا خداوند بزرگ‌ آیه‌ " آت‌ ذاالقربى‌ حقه‌ " را وقتى‌ در قرآن‌ کریم‌ بر رسول‌ خدا نازل‌ فرمود ، من‌ و فرزندانم‌ نزدیکترین‌ مردم‌ به‌ پیامبر ( صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ ) بودیم‌ ، پس‌ رسول‌ خدا فدک‌ را به‌ من‌ و فرزندانم‌ هدیه‌ فرمود .
(مستدرک‌ الوسایل‌ ، ج‌ 7 ، ص‌ 291)

 
12. براى‌ مؤمن‌ ، خرما هدیه‌ خوبى‌ است‌ .
(کنز العمال‌ ، ج‌ 12 ، ص‌ 339 ، ح‌ 35305)

 
13. حضرت‌ فاطمه‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) فرمود : وقتى‌ آیه‌ 63 سوره‌ نور نازل‌ شد که‌ :
" اى‌ مسلمانان‌ ، رسول‌ خدا را آن‌ گونه‌ که‌ همدیگر را مى‌خوانید ، صدا نکنید "
ترسیدم‌ که‌ رسول‌ خدا را با لفظ " اى‌ پدر " بخوانم‌ ، من‌ هم‌ مانند دیگران‌ پدر را با نام‌ " یا رسول‌ الله‌ " صدا زدم‌ . دو سه‌ بار که‌ پدر را با این‌ نام‌ خواندم‌ ، رو به‌ من‌ کرده‌ فرمودند : اى‌ فاطمه‌ ! این‌ آیه‌ درباره‌ تو و خانواده‌ تو و نسل‌ تو نازل‌ نشده‌ است‌ ، فاطمه‌ جان‌ ، تو از منى‌ و من‌ از تو ، همانا این‌ آیه‌ براى‌ ادب‌ کردن‌ آدم‌هاى‌ خشن‌ و درشت‌ خوهاى‌ قریش‌ ، انسان‌هاى‌ خودخواه‌ و متکبر ، نازل‌ شده‌ است‌ . دخترم‌ تو با جمله‌ " پدر جان‌ " خطاب‌ کن‌ که‌ مایه‌ حیات‌ قلب‌ من‌ است‌ و خداوند را خوشنود مى‌کند .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 33)

 
14. مردى‌ نابینا از حضرت‌ فاطمه‌ ( علیها السلام‌ ) اذن‌ خواست‌ که‌ داخل‌ خانه‌ شود .
فاطمه‌ ( علیها السلام‌ ) خود را از او مستور کرد . پیغمبر خدا ( صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ ) به‌ فاطمه‌ فرمود : به‌ چه‌ سبب‌ خود را مستور کردى‌ و حال‌ این‌ که‌ این‌ مرد نابینا تو را نمى‌بیند . حضرت‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) پاسخ‌ داد ، " اگر او مرا نمى‌بیند ، من‌ او را مى‌نگرم‌ ، و اگر چه‌ او نمى‌بیند اما بوى‌ زن‌ را استشمام‌ مى‌کند " . رسول‌ خدا پس‌ از شنیدن‌ سخنان‌ دخترش‌ فرمود : " شهادت‌ مى‌دهم‌ که‌ تو پاره‌ تن‌ منى‌ " .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 91)

 
15.خداى‌ تعالى‌ ایمان‌ را براى‌ پاکیزگى‌ از شرک‌ قرار داد ، و نماز را براى‌ دورى‌ از تکبر و خودخواهى‌ .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ : انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 258)

 
16. خداى‌ تعالى‌ زکات‌ را مایه‌ پاکى‌ جان‌ و فزونى‌ روزى‌ ، و روزه‌ را براى‌ پابرجایى‌ اخلاص‌ قرار داد .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ ، انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 258)

 
17. خداى‌ تعالى‌ حج‌ را موجب‌ استحکام‌ دیانت‌ ، و عدالت‌ را مایه‌ وحدت‌ و هماهنگى‌ دلها قرار داد .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ ، انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 258)

 
18. خداوند جهاد را موجب‌ عزت‌ و هیبت‌ اسلام‌ ، و صبر را وسیله‌ استحقاق‌ و شایستگى‌ پاداش‌ حق‌ تعالى‌ قرار داد .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ ، انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 258)

 
19. خداوند امر به‌ معروف‌ را جهت‌ اصلاح‌ جامعه‌ واجب‌ فرمود .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ ، انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 258)

 
20. خداى‌ تعالى‌ نیکى‌ به‌ پدر و مادر را واجب‌ فرمود تا از خشم‌ او در امان‌ بمانند ، و دستگیرى‌ از خویشان‌ را موجب‌ افزایش‌ عمر و سبب‌ فزونى‌ جمعیت‌ و قدرت‌ قرار داد .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ ، انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 259)

 
21. خداى‌ تعالى‌ قصاص‌ را وسیله‌ حفظ جانها و وفاى‌ به‌ نذر را براى‌ رسیدن‌ به‌ مغفرت‌ و آمرزش‌ قرار داد .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ ، انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 259)

 
22. خداى‌ تعالى‌ مراعات‌ کامل‌ وزن‌ و پیمانه‌ را براى‌ جلوگیرى‌ از کم‌ فروشى‌ ، و نهى‌ از شراب‌خوارى‌ را براى‌ پرهیز از پلیدى‌ تشریع‌ نموده‌ است‌ .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ ، انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 259)

 
23. خداى‌ تعالى‌ پرهیز از افترا و دشنام‌ را براى‌ دور شدن‌ از لعنت‌ واجب‌ فرمود و دزدى‌ را منع‌ کرد تا راه‌ عفت‌ پویند .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ ، انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 259)

 
24. خداوند شرک‌ را حرام‌ فرمود تا به‌ اخلاص‌ طریق‌ بندگى‌ و یکتاپرستى‌ جویند ، " پس‌ چنانکه‌ باید ، ترس‌ از خدا را پیشه‌ گیرید و جز مسلمان‌ نمیرید " و آنچه‌ فرموده‌ است‌ به‌ جا آرید و خود را از آنچه‌ نهى‌ کرده‌ باز دارید که‌ " تنها دانایان‌ از خدا مى‌ترسند .
(احتجاج‌ طبرسى‌ ، ایران‌ ، انتشارات‌ اسوه‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 259 - آل‌عمران‌ ، 101)

 
25. حضرت‌ فاطمه‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) در جواب‌ سلمان‌ که‌ براى‌ فقیرى‌ تقاضاى‌ کمک‌ داشت‌ فرمود :
" اى‌ سلمان‌ ! سوگند به‌ خداوندى‌ که‌ حضرت‌ محمد ( صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ ) را به‌ پیامبرى‌ برگزید ، سه‌ روز است‌ که‌ غذا نخورده‌ایم‌ و فرزندانم‌ حسن‌ و حسین‌ ( علیهما السلام‌ ) از شدت‌ گرسنگى‌ بى‌قرارى‌ مى‌کردند و خسته‌ و مانده‌ به‌ خواب‌ رفته‌اند . اما من‌ نیکى‌ و نیکوکارى‌ را که‌ درب‌ منزل‌ مرا کوبیده‌ است‌ ، رد نمى‌کنم‌ " .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 72)

 
26. پروردگارا ! بزرگا ! به‌ حق‌ پیامبرانى‌ که‌ آنها را برگزیدى‌ و به‌ گریه‌هاى‌ حسن‌ و حسین‌ در فراق‌ من‌ ، از تو مى‌خواهم‌ گناهکاران‌ شیعیان‌ من‌ و شیعیان‌ فرزندان‌ مرا ببخشایى‌ .
(ذخائر العقبى‌ ، ص‌ 53 - کوکب‌ الدرى‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 196)

 
27. امام‌ حسن‌ مجتبى‌ ( علیه‌ السلام‌ ) فرمود : مادرم‌ فاطمه‌ ( علیها السلام‌ ) را دیدم‌ که‌ شب‌ جمعه‌ تا صبح‌ مشغول‌ عبادت‌ و رکوع‌ و سجود بود ، و شنیدم‌ که‌ براى‌ مؤمنین‌ دعا مى‌کرد و اسامى‌ آنان‌ را ذکر مى‌نمود و براى‌ آنان‌ بسیار دعا مى‌کرد ولى‌ براى‌ خودش‌ دعا نکرد ، پس‌ به‌ او عرض‌ کردم‌ : مادر ، چرا همان‌ طور که‌ براى‌ دیگران‌ دعا کردى‌ براى‌ خودت‌ دعا نکردى‌ ، فرمودند : " پسرم‌ ، اول‌ همسایه‌ و سپس‌ خود و اهل خانه‌ " .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 81)

 
28. روزى‌ حضرت‌ فاطمه‌ ( علیها السلام‌ ) خطاب‌ به‌ حضرت‌ امیرالمؤمنین‌ ( علیه‌ السلام‌ ) فرمود :" على‌ جان‌ ! نزدیک‌ بیا تا اطلاع‌ دهم‌ شما را از آنچه‌ در گذشته‌ اتفاق‌ افتاد و آنچه‌ در حال‌ به‌ وقوع‌ پیوستن‌ است‌ و آنچه‌ در آینده‌ رخ‌ خواهد داد تا روز قیامت‌ هنگامه‌ برپایى‌ رستاخیز عمومى‌ " .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 8)

 
29. حضرت‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) در رابطه‌ با دعاى‌ روز جمعه‌ از رسول‌ گرامى‌ اسلام‌ نقل‌ فرمودند که‌ : در روز جمعه‌ ساعتى‌ است‌ که‌ هر خواسته‌ خیر و نیکویى‌ در آن‌ ساعت‌ به‌ اجابت‌ مى‌رسد . پرسیدم‌ : یا رسول‌ الله‌ کدام‌ ساعت‌ است‌ ؟ فرمودند : آنگاه‌ که‌ نصف‌ خورشید در افق‌ پنهان‌ شود .
(کنز العمال‌ ، ج‌ 7 ، ص‌ 766)

 
30. بهترین‌ شما کسانى‌ هستند که‌ در برخورد با مردم‌ نرم‌تر و مهربان‌ترند و با همسرانشان‌ مهربان‌ و بخشنده‌اند .
(دلایل‌ الامامه‌ طبرى‌ ، ص‌ 7)

 
31. اگر روزه‌ ، زبان‌ و گوش‌ و چشم‌ و دست‌ و پاى‌ روزه‌دار را از ارتکاب‌ اعمال‌ ناپسند حفظ نکند ، روزه‌ را مى‌خواهد چه‌ کند ( و به‌ چه‌ دردش‌ مى‌خورد ) .
(مستدرک‌ الوسایل‌ ، ج‌ 7 ، ص‌ 366)

 
32. وقتى‌ امام‌ حسن‌ و امام‌ حسین‌ ( علیها السلام‌ ) مریض‌ شدند ، به‌ حضرت‌ على‌ ( علیها السلام‌ ) گفتند : چرابراى‌ سلامتى‌ دو فرزندت‌ نذر نمى‌کنى‌ ؟ ... پس‌ حضرت‌ فاطمه‌ ( علیها السلام‌ ) فرمود : " اگر فرزندانم‌ شفا یابند ، سه‌ روز براى‌ خدا جهت‌ شکرگزارى‌ روزه‌ خواهم‌ گرفت‌ " .
(بحار الانوار ، ج‌ 35 ، ص‌ 245)   ...



:: برچسب‌ها: سخنان حضرت فاطمه
سخن گهربار از انسیه الحوراء 2
نویسنده : حسن
یکشنبه 93/1/31
نظرات


 
33. آنچه‌ براى‌ زنان‌ نیکوست‌ این‌ است‌ که‌ ( بدون‌ ضرورت‌ ) مردان‌ نامحرم‌ را نبینند ، و نامحرمان‌ نیز آنها را ننگرند .
(بحار الانوار ، ج‌ 37 ، ص‌ 69)

 
34. اى‌ رسول‌ خدا ، سلمان‌ از سادگى‌ لباس‌ من‌ تعجب‌ نمود ، سوگند به‌ خدایى‌ که‌ تو را مبعوث‌ فرمود ، مدت‌ پنج‌ سال‌ است‌ فرش‌ خانه‌ ما پوست‌ گوسفندى‌ است‌ که‌ روزها بر روى‌ آن‌ شترمان‌ علف‌ مى‌خورد و شب‌ها بر روى‌ آن‌ مى‌خوابیم‌ ، و بالش‌ ما چرمى‌ است‌ که‌ از لیف‌ خرما پر شده‌ است‌ .
(بحار الانوار ، ج‌ 8 ، ص‌ 303)

 
35. آن‌ لحظه‌اى‌ که‌ زن‌ در خانه‌ خود مى‌ماند ، ( و به‌ امور زندگى‌ و تربیت‌ فرزند مى‌پردازد ) به‌ خدا نزدیک‌تر است‌ .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 92)

 
36. به‌ او گفته‌ شد : اى‌ دختر رسول‌ خدا ، دستهایت‌ زخم‌ شده‌ است‌ ، خود را به‌ زحمت‌ مینداز ، در کنار شما خدمتکار منزلتان‌ فضه‌ ایستاده‌ است‌ ، کار منزل‌ را به‌ او واگذار ! حضرت‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) پاسخ‌ داد : " رسول‌ خدا ( صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ ) به‌ من‌ سفارش‌ فرمود که‌ کارهاى‌ خانه‌ را با فضه‌ تقسیم‌ کنم‌ ، یک‌ روز او کار کند و روز دیگر من‌ ، دیروز نوبت‌ او بود و امروز نوبت‌ من‌ است‌ " .
(الخرائج‌ و الجرائح‌ لقطب‌الدین‌ راوندى‌ ، ص‌ 530)

 
37. حضرت‌ على‌ و فاطمه‌ ( علیهما السلام‌ ) در تقسیم‌ وظ‌ایف‌ زندگى‌ زناشویى‌ از رسول‌ خدا ( صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ ) راهنمایى‌ خواستند . فرمودند : کارهاى‌ داخل‌ منزل‌ را فاطمه‌ ( علیها السلام‌ ) و کارهاى‌ بیرون‌ منزل‌ را على‌ ( علیه‌ السلام‌ ) انجام‌ دهد . پس‌ حضرت‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) با خوشحالى‌ فرمود : " جز خدا کسى‌ نمى‌داند که‌ از
این‌ تقسیم‌ کار تا چه‌ اندازه‌ خوشحال‌ شدم‌ ، زیرا رسول‌ خدا مرا از انجام‌ کارهایى‌ که‌ مربوط به‌ مردان‌ است‌ بازداشت‌ " .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 81)

 
38. حضرت‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) در لحظه‌هاى‌ واپسین‌ زندگى‌ ، پس‌ از وضو گرفتن‌ به‌ اسماء بنت‌ عمیس‌ فرمود : " اى‌ اسماء ! عطر مرا همان‌ عطرى‌ که‌ همیشه‌ مى‌زنم‌ ، و پیراهنى‌ را که‌ همیشه‌ در آن‌ نماز مى‌گزارم‌ بیاور و بر بالینم‌ بنشین‌ ، هرگاه‌ وقت‌ نماز شد مرا از خواب‌ بیدار کن‌ ، اگر بیدار شدم‌ که‌ نماز مى‌گزارم‌ ، و اگر بیدار نشدم‌ کسى‌ را به‌ دنبال‌ على‌ ( علیه‌ السلام‌ ) بفرست‌ " .
(کشف‌ الغمه‌ ، بیروت‌ : دار الاضواء ، ج‌ 2 ، ص‌ 122)

 
39. حضرت‌ فاطمه‌ ( علیه‌ السلام‌ ) به‌ زن‌ مؤمنه‌اى‌ که‌ در یک‌ بحث‌ دینى‌ و عقیدتى‌ بر زنى‌ فاسد و از دشمنان‌ اهل‌ بیت‌ ، غلبه‌ کرده‌ و بسیار خوشحال‌ شده‌ بود ، فرمود :
" همانا شادى‌ فرشتگان‌ در غلبه‌ تو بر آن‌ زن‌ معاند ، بیش‌ از شادى‌ توست‌ ، و اندوه‌ و نگرانى‌ شیطان‌ و دوستان‌ شیطان‌ در این‌ شکست‌ ، بیشتر و شدیدتر از آن‌ زن‌ شکست‌ خورده‌ است‌ " .
(بحار الانوار ، ج‌ 2 ، ص‌ 8)

 
40. آنگاه‌ که‌ در روز قیامت‌ برانگیخته‌ شوم‌ ، از گناهکاران‌ امت‌ پیامبر ( صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ ) شفاعت‌ خواهم‌ کرد .
(احقاق‌ الحق‌ ، ج‌ 10 ، ص‌ 367)

 
41. اگر به‌ آنچه‌ به‌ شما امر مى‌کنیم‌ عمل‌ مى‌کنى‌ و از آنچه‌ شما را برحذر مى‌داریم‌ دورى‌ مى‌کنى‌ ، از شیعیان‌ ما مى‌باشى‌ ، والا هرگز .
(بحار الانوار ، ج‌ 68 ، ص‌ ص‌ 155)

 
42. شیعیان‌ ما از بهترین‌ افراد اهل‌ بهشتند ، و همه‌ دوستان‌ ما و دوستان‌ دوستان‌ ما و دشمنان‌ دشمنان‌ ما و کسى‌ که‌ با قلب‌ و زبان‌ تسلیم‌ ما اهل‌ بیت‌ شده‌ ، در صورتى‌ که‌ از اوامر ما سرپیچى‌ کنند و نواهى‌ و موارد پرهیز را محترم‌ نشمرند ، از شیعیان‌ واقعى‌ ما نخواهند بود ، با این‌ حال‌ جایگاهشان‌ در بهشت‌ خواهد بود ، ولى‌ بعد از پاک‌ شدن‌ از گناهان‌ به‌ وسیله‌ بلاها و مصیبتها در دنیا ، یا تحمل‌ مشکلات‌ و شدائد روز قیامت‌ و یا قرار گرفتن‌ اندک‌ زمانى‌ در طبقات‌ بالاى‌ جهنم‌ و چشیدن‌ عذاب‌ ، تا اینکه‌ ما به‌ خاطر دوستى‌شان‌ با ما نجاتشان‌ داده‌ و آنان‌ را به‌ پیشگاه‌ خودمان‌ انتقال‌ خواهیم‌ داد .
(بحار الانوار ، ج‌ 68 ، ص‌ 155)

 
43.پیامبر گرامى‌ اسلام‌ ( صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ ) حوادث‌ تلخ‌ آینده‌ را براى‌ حضرت‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) توضیح‌ داد و به‌ شهادت‌ حضرت‌ ابا عبدالله‌ الحسین‌ ( علیها السلام‌ )
اشاره‌ کرد . حضرت‌ فاطمه‌ ( علیها السلام‌ ) فرمود : " اى‌ پدر ! چه‌ کسى‌ فرزندم‌ و نور چشم‌ و میوه‌ دلم‌ ، حسین‌ ( علیه‌ السلام‌ ) را شهید مى‌کند " ؟ فرمود : " بدترین‌ افراد امت‌ من‌ ". حضرت‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) پرسید : " اى‌ پدر سلام‌ مرا به‌ حضرت‌ جبرئیل‌ برسان‌ و از او بپرس‌ که‌ در کجا حسین‌ مرا شهید مى‌کنند " ؟
رسول‌ خدا ( صلى‌ الله‌ علیه‌ و اله‌ ) فرمود : " در سرزمینى‌ که‌ به‌ آن‌ کربلا مى‌گویند ".
پس‌ حضرت‌ فاطمه‌ ( علیها السلام‌ ) فرمود : ! اى‌ پدر در برابر خواسته‌هاى‌ خدا تسلیم‌ و راضى‌ام‌ و به‌ خدا توکل‌ کرده‌ام‌ " .
(نهج‌ الحیاة‌ ، ص‌ 208)

 
44. یکى‌ از زنان‌ مدینه‌ خدمت‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) رسید و گفت‌ : مادر پیرى‌ دارم‌ که‌ در مسایل‌ نماز سؤالاتى‌ دارد و مرا فرستاده‌ است‌ تا مسایل‌ شرعى‌ نماز را از شما
بپرسم‌ . حضرت‌ زهرا فرمود : بپرس‌ . و آنگاه‌ مسایل‌ فراوانى‌ مطرح‌ کرد و پاسخ‌ شنید. در ادامه‌ پرسشها آن‌ زن‌ خجالت‌ کشید و گفت‌ : اى‌ دختر رسول‌ خدا بیش‌ از این‌ نباید
شما را به‌ زحمت‌ اندازم‌ .
حضرت‌ فاطمه‌ ( علیها السلام‌ ) فرمودند : " باز هم‌ بیا و آنچه‌ سؤال‌ دارى‌ بپرس‌ ، آیا اگر کسى‌ را روزى‌ اجیر نمایند که‌ بار سنگینى‌ را به‌ بام‌ بالا ببرد و در مقابل‌ صد هزار دینار طلا مزد بگیرد ، چنین‌ کارى‌ براى‌ او دشوار است‌ " ؟ گفت‌ : خیر . حضرت‌ ادامه‌ دادند : " من‌ هر مسأله‌اى‌ را که‌ پاسخ‌ مى‌دهم‌ ، بیش‌ از فاصله‌ بین‌ زمین‌ و عرش‌ گوهر و لؤلؤ پاداش‌ مى‌گیرم‌ ، پس‌ سزاوارتر است‌ که‌ بر من‌ سنگین‌ نیاید . "
(بحار الانوار ، ج‌ 2 ، ص‌ 3)
 
45. اى‌ ابا الحسن‌ ، در همین‌ ساعت‌ به‌ خواب‌ رفتم‌ ، پس‌ محبوبم‌ رسول‌ خدا را در قصرى‌ از مروارید سفید دیدم‌ . چون‌ مرا دید ، فرمود : دخترم‌ ! به‌ نزد من‌ بشتاب‌ که‌ سخت‌ مشتاق‌ توام‌ . بى‌صبرانه‌ پاسخ‌ دادم‌ : سوگند به‌ خدا پدر جان‌ ، اشتیاق‌ من‌ براى‌ زیارت‌ شما شدیدتر است‌ . در این‌ هنگام‌ پدرم‌ فرمود : تو امشب‌ در پیش‌ ما خواهى‌ بود . على‌ جان‌ ! رسول‌ خدا آنچه‌ وعده‌ دهد راست‌ است‌ و به‌ آنچه‌ عهد و پیمان‌ بندد وفا مى‌کند .
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 179)

 
46. فرزندانم‌ دیشب‌ را گرسنه‌ به‌ روز آوردند ، فرزند کوچک‌ من‌ " حسین‌ " در میدان‌ جنگ‌ کشته‌ مى‌شود . در کربلا فرزندم‌ را با حیله‌ و تزویر شهید مى‌کنند ، واى‌ و نکبت‌ و عذاب‌ بر قاتلانش‌ باد .
(بحار الانوار ، ج‌ 35 ، ص‌ 239)

 
47 از دنیاى‌ شما سه‌ چیز محبوب‌ من‌ است‌ : 1 - تلاوت‌ قرآن‌ 2 - نگاه‌ به‌ چهره‌ رسول‌ خدا ( صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ ) 3 - انفاق‌ در راه‌ خدا
(نهج‌ الحیاة‌ ، ص‌ 271)

 
48. اى‌ ابا الحسن‌ ( على‌ علیه‌ السلام‌ ) ! همانا رسول‌ خدا ( صلى‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ ) با من‌ پیمان‌ بسته‌ و خبر داده‌ است‌ که‌ من‌ اول‌ کسى‌ خواهم‌ بود که‌ به‌ آن‌ حضرت‌ مى‌پیوندم‌ و گریزى‌ از آن‌ نیست‌ . پس‌ على‌ جان‌ ، در برابر اوامر و فرمان‌ و خواست‌ خداوند بزرگ‌ ، بردبار و به‌ حکم‌ او راضى‌ باش‌ .
(نهج‌ الحیاة‌ ، ص‌ 233)

 
49. تلاوت‌ کننده‌ سوره‌هاى‌ حدید و واقعه‌ و الرحمن‌ ، در آسمانها و زمین‌ اهل‌ بهشت‌ خوانده‌ مى‌شود .
(کنز العمال‌ ، ج‌ 1 ، ص‌ 582)

 
50. در سر سفره‌ غذا ، دوازده‌ دستور العمل‌ ارزشمند وجود دارد که‌ سزاوار است‌ هر مسلمانى‌ آنها را بشناسد . چهارتاى‌ آن‌ واجب‌ و چهارتاى‌ آن‌ مستحب‌ و چهارتاى‌ آن‌
نشانه‌ ادب‌ است‌ .
چهار دستور العمل‌ واجب‌ عبارتند از 1- شناخت‌ و معرفت‌ پروردگار ( که‌ نعمت‌ها از اوست‌ ) 2- راضى‌ به‌ نعمت‌هاى‌ خدا بودن‌ 3- گفتن‌ " بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌ " در آغاز غذا 4- شکر و سپاسگذارى‌ خدا . و چهار دستور العمل‌ مستحب‌ عبارتند از : 1- وضو گرفتن‌ قبل‌ از غذا 2- نشستن‌ به‌ جانب‌ چپ‌ 3- در حال‌ نشسته‌ غذا خوردن‌ 4- غذا خوردن‌ با سه‌ انگشت‌ . و اما چهار دستورالعملى‌ که‌ نشانه‌ ادب‌ است‌ : 1- از آنچه‌ در پیش‌ روى‌ شماست‌ بخورید 2- لقمه‌ها را کوچک‌ بردارید 3- غذا را خوب‌ بجوید و با شدت‌ نرم‌ کنید 4- کمتر در صورت‌ دیگران‌ هنگام‌ غذا خوردن‌ بنگرید .
(عوالم‌ العلوم‌ للعلامة‌ البحرانی‌ ، ج‌ 11 ، ص‌ 629)

 
51. روزى‌ پدرم‌ رسول‌ خدا " که‌ درود خدا بر او و خاندان‌ او باد " به‌ على‌ ( علیه‌ السلام‌ ) نگاه‌ کرد و سپس‌ با اشاره‌ به‌ او فرمود : این‌ مرد و پیروان‌ او در بهشتند .
(ینابیع‌ المودة‌ ، ص‌ 257)

 
52. رسول‌ گرامى‌ اسلام‌ " که‌ درود خدا بر او و خاندان‌ او باد " به‌ على‌ ( علیه‌ السلام‌ ) فرمود : اى‌ ابا السحن‌ همانا تو و پیروان‌ تو در بهشت‌ موعود خواهید بود .
(نهج‌ الحیاة‌ ، ص‌ 326)

 
53. حضرت‌ فاطمه‌ زهرا ( علیها السلام‌ ) فرمود : پیامبر گرامى‌ اسلام‌ (ص‌) فرمودند : فاطمه‌ پاره‌ تن‌ من‌ است‌ ، پس‌ هر که‌ او را بیازارد مرا آزرده‌ است‌ .
(بحار الانوار ، ج‌ 28 ، ص‌ 303)

 
54. در خدمت‌ مادر باش‌ ، زیرا بهشت‌ زیر پاى‌ مادران‌ است‌ .
(نهج‌ الحیاة‌ ، ص‌ 312)

 
55.حسن‌ جان‌ ! مانند پدرت‌ على‌ (ع‌) باش‌ و ریسمان‌ را از گردن‌ حق‌ بردار خداى‌ احسان‌ کننده‌ را پرستش‌ کن‌ و با افراد دشمن‌ و کینه‌توز دوستى‌ مکن‌
(بحار الانوار ، ج‌ 43 ، ص‌ 286) 

منبع: باشگاه خبرنگاران



:: برچسب‌ها: سخنان حضرت فاطمه
کیفیت ولادت ام ابیها
نویسنده : حسن
جمعه 93/1/29
نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

امّا کیفیت ولادت با سعادت آن حضرت چنان است که :
شـیـخ صـدوق رحـمـه اللّه بـه سند معتبر از مُفَضّل بن عمر روایت کرده است که گفت : از حـضـرت صـادق عـلیـه السـّلام سـؤ ال کـردم کـه چـگـونـه بـود ولادت حـضـرت فـاطـمـه عـلیـهـاالسـّلام ؟ حضرت فرمود که چون خدیجه اختیار مزاوجت حضرت رسالت صلى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم نـمـود، زنـان مـکـّه از عـداوتـى کـه بـا آن حـضـرت داشـتـنـد از او هجرت (3) نمودند وبر اوسلام نمى کردند ونمى گذاشتند که زنى به نزد او برود، پـس خـدیجه را به این سبب ، وحشتى عظیم عارض شد ولیکن عمده غم و جزع خدیجه براى حـضرت رسول صلى اللّه علیه وآله وسلّم بود که مبادا از شدت عداوت ایشان آسیبى به آن حـضـرت بـرسـد. چـون بـه حـضـرت فاطمه علیهاالسّلام حامله شد فاطمه در شکم با اوسـخـن مـى گـفـت ومـونـس اوبـود واورا صـبـر مـى فرمود، خدیجه این حالت را از حضرت رسـالت پنهان مى داشت ، پس روزى حضرت داخل شد شنید که خدیجه سخن مى گوید با شخصى وکسى را نزد اوندید فرمود که اى خدیجه با که سخن مى گوئى ؟ خدیجه گفت : فـرزنـدى کـه در شـکـم مـن است با من سخن مى گوید ومونس من است ! حضرت فرمود که ایـنـک جـبـرئیـل مـرا خـبـر مـى دهـد کـه ایـن فـرزنـد دخـتـر اسـت واواسـت نـسـل طـاهـر بـامـیـمـنـت وبـرکـت وحـق تـعـالى نـسـل مـرا از اوبـه وجـود خـواهـد آورد، واز نـسـل اوامامان وپیشوایان دین به هم خواهند رسید وحق تعالى بعد از انقضاى وحى ، ایشان را خـلیـفـه هـاى خـود خواهد گردانید در زمین . وپیوسته خدیجه در این حالت بود تا آنکه ولادت جناب فاطمه علیهاالسّلام نزدیک شد چون درد زائیدن در خود احساس کرد به سوى زنـان قـریـش ‍ وفـرزنـدان هـاشـم کـس فـرسـتاد که نزد اوحاضر شوند؛ ایشان در جواب اوفرستادند که فرمان ما نبردى وقبول قول ما نکردى وزن یتیم ابوطالب شدى که فقیر است و مالى ندارد ما به این سبب به خانه تونمى آئیم ومتوجّه امور تو نمى شویم .
خـدیجه چون پیغام ایشان را شنید بسیار اندوهناک گردید در این حالت ناگاه دید ک چهار زن گندم گون بلند بالانزد اوحاضر شده وبه زنان بنى هاشم شبیه بودند، خدیجه از دیـدن ایـشـان بـتـرسـیـد، پـس یـکـى از ایـشـان گـفـت کـه مترس اى خدیجه که ما رسولان پـروردگـاریـم بـه سـوى تو؛ وما ظهیران توئیم ، منم ساره زوجه ابراهیم علیه السّلام ودوّم آسـیـه دخـتـر مزاحم است که رفیق توخواهد بود در بهشت وسوم مریم دختر عِمران است وچـهـارم کـُلثـوم خـواهـر مـوسـى بن عمران است وحق تعالى ما را فرستاده است که در وقت ولادت نزد توباشیم وترا بر این حالت معاونت نمائیم . پس یکى از ایشان در جانب راست خـدیـجـه نـشـسـت ودیـگـرى در جـانـب چپ وسوم در پیش رووچهارم در پشت سر، پس حضرت فاطمه علیهاالسّلام پاک وپاکیزه فرود آمد وچون به زمین رسید نور اوساطع گردید به مـرتـبـه اى کـه خانه هاى مکّه را روشن گردانید ودر مشرق ومغرب زمین موضعى نماند مگر آنکه از آن نور روشن شد وده نفر از حورالعین به آن خانه درآمدند وهر یک اِبْریقى وطشتى از بـهـشت در دست داشتند وابریقهاى ایشان مملوبود از آب کوثر، پس آن زنى که در پیش روى خـدیـجـه بـود جـنـاب فـاطـمـه عـلیـهـاالسـّلام را بـرداشـت وبـه آب کـوثـر غـُسـل یـا شست و شوداد ودوجامه سفیدى بیرون آورد که از شیر سفیدتر واز مُشْک وعَنْبَر خـوشـبـوى تـر بود وفاطمه علیهاالسّلام را در یک جامه از آن پیجید وجامه دیگر را مقنعه اوگردانید پس اورا به سخن درآورد، فاطمه گفت :
اَشـْهـَدُ اَنْ لااِلهِ اِلا اللّهُ وَاَنَّ اَبـی رَسـُولُ اللّهِ سـَیِّدُ الاَنـْبـیـاءِ وَاَنَّ بَعْل ی سَیِّدُ الاَوْصِیاءِ وَوُلْدی سادَةُ الاَسْباطِ.
یـعـنـى گـواهـى مـى دهـم بـه یـگـانـگـى خـدا وبـه آنـکـه پـدرم رسـول خـدا سـیـد پـیـغـمبران است وشوهرم سید اوصیاء پیغمبران است وفرزندانم سادات فرزندزاده هاى پیغمبران است .
پـس بـر هـر یک از آن زنان سلام کرد وهر یک را به نام ایشان خواند، پس آن زنان شادى کـردنـد وحـوریان بهشت پخندان شدند ویکدیگر را بشارت دادند به ولادت آن سیّده زنان عـالمـیـان . ودر آسـمـان نور روشنى هویدا شد که پیشتر چنان نورى مشاهده نکرده بودند، پـس آن زنـان مـقدّسه با خدیجه خطاب کردند وگفتند: بگیر این دختر را که طاهره ومطهّره اسـت پـاکـیـزه وبـا بـرکـت اسـت ، حـق تـعـالى بـرکـت داده او را ونـسـل اورا، پـس خـدیـجـه آن حـضـرت را گـرفـت شـاد وخـوشـحـال وپـسـتان خود را در دهان اوگذاشت ، پس فاطمه علیهاالسّلام در روزى آن قدر نـمـوّ مـى کـرد کـه اطـفـال دیـگـر در مـاهـى نـمـوّ کـنـنـد ودر مـاهـى آن قـدر نموّ مى کرد که اطفال دیگر در سال نموّ کنند.

منبع: منتهی الامال شیخ عباس قمی



:: برچسب‌ها: شناخت حضرت فاطمه
ولادت با سعادت حضرت زهرا سلام الله
نویسنده : حسن
جمعه 93/1/29
نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

در بیان ولادت با سعادت حضرت فاطمه علیهاالسّلام
شـیـخ طـوسى در (مصباح ) واکثر عُلما ذکر کرده اند که ولادت آن حضرت در روز بیستم مـاه جـُمـادى الا خـره بـوده وگـفـتـه انـد کـه در روز جـمـعـه سـال دوّم از بـعـثـت بـوده و بـعـضـى سـال پـنـجم از بعثت گفته اند(1) وعلامه مجلسى رحمه اللّه در (حیاة القلوب ) فرموده که صاحب (عُدَدْ) روایت کرده است که پنج سـال بـعـد از بـعـثـت حـضـرت رسـالت پـنـاه صـلى اللّه علیه وآله وسلّم حضرت فاطمه عـلیـهـاالسـّلام از خدیجه متولد شد وکیفیّت حمل خدیجه به آن حضرت چنان بود که روزى حـضـرت رسـول صـلى اللّه عـلیـه وآله وسلّم در ابطح نشسته بود با امیرالمؤ منین علیه السـّلام وعـمـار بـن یـاسـر ومـنـذر بـن ضـحـضـاح وحـمـزه وعـباس وابوبکر وعمر، ناگاه جـبـرئیـل نـازل شد با صورت اصلى خود وبالهاى خود را گشود تا مشرق ومغرب را پر کـرد ونـدا کـرد آن حـضرت را که اى محمد صلى اللّه علیه وآله وسلّم خداوند على اعلاترا سـلام مـى رسـانـد وامـر مى نماید که چهل شبانه روز از خدیجه دورى اختیار کنى ؛ پس آن حضرت چهل روز به خانه خدیجه نرفت وروزها روزه مى داشت و شبها تا صباح عبادت مى کـرد وعـمـار را بـه سـوى خـدیـجـه فرستاد وگفت : اورا بگوکه اى خدیجه نیامدن من به سـوى تـواز کراهت وعداوت نیست ولیکن پروردگار من چنین امر کرده است که تقدیرات خود را جـارى سـازد وگـمـان مبر در حق خود جز نیکى وبه درستى که حق تعالى به تومباهات مـى کـنـد هـر روز چـنـد مـرتـبـه بـا مـلائکـه خـود وباید هر شب در خانه خود را ببندى ودر رخـتـخواب خود بخوابى ومن در خانه فاطمه بنت اسد مى باشم تا مدّت وعده الهى منقضى گـردد. وخـدیـجـه هـر روز چـنـد نـوبـت از مـفـارقـت آن حـضـرت مـى گـریـسـت وچـون چـهـل روز تـمـام شد جبرئیل بر آن حضرت نازل شد وگفت : اى محمد صلى اللّه علیه وآله وسـلّم خداوند على اعلاترا سلام مى رساند که مهیّا شوبراى تحفه وکرامت من ، پس ناگاه مـیـکـائیل نازل شد وطبقى آورد که دستمال از سندس بهشت بر روى آن پوشیده بودند ودر پـیـش ‍ آن حـضرت گذاشت وگفت : پروردگار تومى فرماید که امشب بر این طعام افطار کن و حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام گفت که هر شب چون هنگام افطار آن حضرت مى شد مـرا امـر مـى کرد که در را مى گشودم که هرکه خواهد بیاید وبا آن حضرت افطار نماید، در ایـن شـب مـرا فـرمـود کـه بـر دَرِ خـانـه بـنـشـیـن ومـگـذار کـسـى داخـل شـود کـه این طعام بر غیر من حرام است ؛ پس چون اراده افطار نمود طبق را گشود ودر مـیـان آن طـبق از میوه هاى بهشت یک خوشه خرما ویک خوشه انگور بود وجامى از آب بهشت ، پـس از آن مـیـوه هـا تـنـاول فـرمـود کـه سـیـر شـد واز آن آب آشـامـیـد تـا سـیـراب شـد وجـبـرئیـل از ابـریـق بـهـشـت آب بـر دسـت مـبـارکـش مـى ریـخـت ومـیـکـائیـل دسـتـش را مـى شـسـت واسـرافـیـل دسـتـش را از دستمال بهشت پاک مى کرد وطعام باقیمانده با ظرفها به آسمان بالارفت . وچون حضرت برخاست که مشغول نماز شود جبرئیل گفت که در این وقت نماز ترا جایز نیست (معلوم است کـه مراد نمازهاى نافله ومستحبّى است نه نماز فریضه چه داءب نبى وامام بر آن است که نـمـاز را مـقـدم بـر افـطـار مـى دارنـد) بـایـد کـه الحـال بـه مـنـزل خـدیـجـه روى وبـا او مـضـاجـعـت نـمـائى کـه حـق تـعالى مى خواهد که در این شب از نسل توذریه اى طیّبه خلق نماید.
پس آن حضرت متوجّه خانه خدیجه شد وخدیجه گفت که من با تنهائى الفت گرفته بودم وچـون شـب مى شد درها را مى بستم وپرده ها را مى آویختم ونماز خود را مى کردم ودر جامه خـواب خود مى خوابیدم وچراغ را خاموش مى کردم در این شب در میان خواب بودم که صداى دَرِ خـانـه را شـنـیدم ، پرسیدم که کیست در را مى کوبد که به غیر محمد صلى اللّه علیه وآله وسـلّم دیـگرى را روا نیست کوبیدن آن ؟ آن حضرت فرمود: اى خدیجه ! باز کن در را کـه مـنم محمد صلى اللّه علیه وآله و سلّم چون صداى فرح افزاى آن حضرت را شنیدم از جا جستم ودر را گشودم و پیوسته عادت آن حضرت آن بود که چون اراده خوابیدن مى نمود آب مـى طـلبـیـد و وضـوء تـجـدیـد مـى کـرد ودورکـعـت نـمـاز بـه جـا مـى آورد وداخـل رخـتـخـواب مـى شـد و در ایـن شـب مـبـارک سـحـر هـیـچ یـک از ایـنـهـا نـکـرد وتـا داخـل شـد دسـت مرا گرفت وبه رختخواب برد وچون از مضاجعت برخاست من نور فاطمه را در شکم خود یافتم.

منبع: منتهی الامال شیخ عباس قمی



:: برچسب‌ها: شناخت حضرت فاطمه


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو مطالب